در حال بار گذاری
امروز: شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳

گزارش استانی > درياچه اروميه در چندقدمي خشک شدن

گروه گزارش: درياچه اروميه در حال نابودي است؛ جايي که مي‌توانست يک قطب بزرگ گردشگري باشد، اما ايرانيان هيچ‌گاه آنجا را به عنوان يک مقصد گردشگري نديدند.

    گروه  گزارش: درياچه اروميه در حال نابودي است؛ جايي که مي‌توانست يک قطب بزرگ گردشگري باشد، اما ايرانيان هيچ‌گاه آنجا را به عنوان يک مقصد گردشگري نديدند.
    درياچه اروميه در چند قدمي خشک شدن است. گاهي با بارندگي جاني مي‌گيرد و بعد از مدتي باز به همان حال و روز بيمار مي‌افتد. جايي که مي‌توانست عامل حيات گونه‌هاي گياهي و جانوري مختلف باشد. تبديل به يک قطب گردشگري شود و مانند کشور‌هاي همسايه ميليون‌ها دلار ارزآوري داشته باشد.
    حالا، اما فقط هشدار مي‌دهند که در آينده‌اي نه‌چندان دور درياچه اروميه خشک و به کانون ريزگرد تبديل مي‌شود. کمي آن طرف‌تر، دولت ترکيه به واسطه درياچه وان سالانه گردشگران زيادي جذب کنند. گردشگراني که اتفاقا از ايران مي‌روند.
    حال آنکه درياچه اروميه پيش از آنکه به اين حال و روز بيفتد، بزرگترين درياچه شور خاورميانه بود و به مراتب جايگاه بالاتر از درياچه وان ترکيه داشت. اما از اولي يک بيمار در حال احتضار مانده است و آن يکي روز‌به‌روز وضعيت بهتري پيدا مي‌کند.
    قابليت منحصر به فرد درياچه اروميه که از دست رفت
    فرخ ميرشاهزاده، کارشناس حوزه گردشگري در اين مورد به تجارت‌نيوز مي‌گويد: »مقايسه اين دو درياچه يک قياس مع‌الفارق است. به اين راحتي نمي‌توان اين دو را در کنار يکديگر قرار داد. درياچه اروميه بزرگترين درياچه نمکي دنيا بود که ويژگي‌هاي خاص خود را داشت. اين درياچه با شرايطي که داشت، قابليت منحصر به فردي براي تبديل شدن به يک جاذبه گردشگري استثنائي به‌ويژه در حوزه گردشگري موضوعي و خاص را دارا بود.«
    او ادامه مي‌دهد: »درياچه وان ترکيه يک درياچه معمولي است که مشابه آن را در ايران کم نداريم. آنقدر درياچه‌هاي جذاب و مطلوب داريم که پتانسيل‌هاي مشابه با درياچه وان ترکيه دارند. درياچه‌هايي که مي‌توانند به عنوان قطب گردشگري آبي مورد استفاده و بهره‌برداري قرار گيرند.«
    ميرشاهزاده توضيح مي‌دهد: »اما اگر بخواهيم درياچه اروميه و درياچه وان را از نظر جغرافيايي و هم‌جواري ارضي مقايسه کنيم، بايد ديد که چه اتفاقاتي پيرامون درياچه وان ترکيه افتاد که باعث شد به يک قطب گردشگري تبديل شود و چه اتفاقاتي در درياچه اروميه افتاد که باعث شد فرصت‌هاي ما يکي يکي از دست برود«.وي ادامه مي‌دهد: »عمده گردشگراني که به حوزه درياچه وان مي‌روند، گردشگران خريد هستند. يعني براي خريد از يک مقصد ارزان‌قيمت به حوزه اين درياچه سفر مي‌کنند. ضمن آنکه محدوديت‌هاي اجتماعي هم آنجا وجود ندارد. غالب گردشگران ايران هم براي فرار از وضعيت موجود در عرصه‌هاي سرزميني، حوزه درياچه اروميه را انتخاب مي‌کنند.«
    حيف و ميل منابع!
    اگر مشخصا شهر وان را بررسي کنيم، مشخص مي‌شود که مجموع سياستگذاري‌هاي دولت ترکيه منجر به سرازير شدن گردشگر به اين شهر و اطراف اين درياچه شده است.
    ميرشاهزاده هم در اين مورد مي‌گويد: »قطعا همينطور است. تمرکز اصلي کشور ترکيه بر پايه گردشگري است. ترکيه، اقتصاد خود را به سمت اقتصاد گردشگري سوق داده است. متقابلا ما در ايران برعکس عمل کرديم. هر آنچه که در اختيار داشتيم، به‌ويژه هر آنچه در سطح زمين بود را به عنوان منابع ديديم و فروختيم.«او ادامه مي‌دهد: »ما يک کشور منابع‌محور هستيم و اعتقاد داريم که بايد اين منابع را تا آخر استفاده کنيم. به فکر نسل‌هاي آينده هم نيستيم. تمام منابع را حيف و ميل مي‌کنيم، آن هم به صورت خام‌فروشي. يعني منابع را استخراج کرده و مي‌فروشيم.«
    ليتيوم و اورانيوم در بستر درياچه اروميه
    اين کارشناس حوزه گردشگري مي‌گويد: »مشخصا بحث‌هاي زيادي درباره درياچه اروميه وجود دارد؛ از جمله دارا بودن ليتيوم، اورانيوم و.... منابعي که در بستر اين درياچه نهفته و قابل استحصال هستند. کليت ماجرا اين است که درياچه اروميه به دليل ضعف مديريت منابع آب، شرايطي را پيدا کرده که روز‌به‌روز در حال تحليل رفتن است.«
    او مي‌گويد: »اگر بخواهيم يک برآورد کلي کنيم، عملا نابود شده است. به مرور درياچه‌اي به نام درياچه اروميه در نقشه وجود نخواهد داشت.«
    عکس يادبود در کنار درياچه در حال احتزار
    اما ماجرا تنها حالا و در دوره‌اي که از درياچه اروميه چيزي نماند، محدود نمي‌شود. سوال اينجاست؛ زماني‌که اين درياچه دوران خوشي داشت، چه ميزان گردشگر به آنجا سوق داديم؟ ميرشاهزاده هم با تاکيد بر همين موضوع مي‌گويد: »نکته قابل توجه همين است و آيا اصلا اعتقادي به تبديل کردن آنجا به يک مجموعه گردشگري داشتيم؟«او مي‌گويد: »قبلا يک مجتمع در کنار درياچه اروميه داشتيم که براي گردشگري سرمايه‌گذاري کرده بود. با تحليل رفتن درياچه، مجتمع هم تعطيل شد. توسعه گردشگري در آن منطقه با محوريت درياچه اروميه کم‌رنگ شد.«
    ميرشاهزاده ادامه مي‌دهد: »اکنون فقط برخي افراد براي گرفتن عکس يادگاري و ماندگارسازي وجود درياچه اروميه در کنار آن عکس مي‌گيرند. به عنوان يک جاذبه گردشگري به آن نگاه نمي‌کنند، بلکه به عنوان يک يادبود به آن مي‌نگرند. در صورتي‌که محوريت گردشگري مبتني بر آب بسيار وسيع‌تر از اين است و مي‌توانست براي ما درآمدزا باشد.«
    ايرانيان درياچه اروميه را مقصد گردشگري نمي‌ديدند
    اين کارشناس حوزه گردشگري مي‌گويد: »به عبارتي همان زماني که حال درياچه اروميه خوب بود هم اصلا نتوانستيم گردشگر جذب کنيم. چون هيچ سرمايه‌گذاري براي توسعه فرهنگ گردشگري انجام نداده‌ايم.«
    او ادامه مي‌دهد: »گردشگران ما هيچ زمان درياچه اروميه را به عنوان مقصد نمي‌ديدند. اين درياچه يک توقف‌گاه گردشگري روزانه بود. افراد مي‌رفتند يک جوجه کباب آنجا مي‌خوردند و به شهر‌هاي ديگر مي‌رفتند و اسکان پيدا مي‌کردند. درحالي‌که آنجا مي‌توانست يک قطب عالي گردشگري باشد، اگر سرمايه‌گذاري درست و فرهنگ‌سازي مطلوب صورت مي‌گرفت.«
    درياچه وان ترکيه؛ تفرجگاه اصلي ساکنان شمال غرب
    ايرانيان درياچه اروميه را به عنوان يک مقصد نمي‌بينند، اما درياچه وان ترکيه مقصد بسياري از آنهاست. ميرشاهزاده در اين مورد مي‌گويد: »عملا درياچه وان ترکيه، تفرجگاه اصلي ساکنان شمال غرب ايران شده است«.
    او ادامه مي‌دهد: »تسهيلات ارتباطات مرزي کشور مهيا شده و عبور و مرور به ترکيه هم راحت است. مردم پنجشنبه و جمعه‌ها را به جاي اينکه به تفرج‌گاه‌هاي ملي بروند، به درياچه وان مي‌روند. يک شب هم آنجا مي‌مانند. هزينه هم مي‌کنند. نه‌تن‌ها ارزآوري براي ما ندارد، بلکه ارز هم خارج مي‌شود«.
    اين کارشناش حوزه گردشگري مي‌گويد: »در آينده بايد ضرر و زيان‌هاي سنگيني را در اين مورد بايد محاسبه کنيم و غبطه بخوريم که چرا از اين فرصت‌ها استفاده نکرديم.«
    ميرشاهزاده توضيح مي‌دهد: »درياچه وان ترکيه، مسير اتصال ارتباط زميني ايران با کشور ترکيه است. گردشگري که به صورت زميني وارد ترکيه مي‌شدند، ناچار بودند از درياچه وان استفاده کنند تا بتواند به مسير خود در ترکيه ادامه دهند و به استانبول برسند؛ بنابراين از زمان قديم يک مسير سفر بود و مورد استفاده قرار مي‌گرفت.«
    او ادامه مي‌دهد: »اکنون، اما شرايط به‌گونه‌اي شده است که درياچه وان، به‌عنوان يک جاذبه مکمل در کنار خود شهر وان، به يک مقصد گردشگري تبديل شود. شرايطي فراهم شده است که گردشگر آنجا اقامت طولاني‌مدت داشته باشد. يعني يک جاذبه مکمل که مدت اقامت گردشگر را افزايش داده است.«
    اين کارشناس حوزه گردشگري مي‌گويد: »به عبارتي اگر گردشگر فقط به قصد خريد به آنجا مي‌رفت و دو روز مي‌ماند، اکنون به دليل وجود درياچه وان و فعاليت‌هاي گردشگري آبي در کنار اين درياچه احتمالا يک يا دو روز ديگر به مدت سفر خود اضافه کند.«
    شاخص‌ترين قطب گردشگري ايرانيان
    ميرشاهزاده توضيح مي‌دهد: »درياچه وان ترکيه شاخص‌ترين قطب گردشگري براي ايرانيان است. گردشگران کشور‌هاي ديگر بسيار بسيار محدود هستند. به جرات مي‌توان گفت که آنجا جز ايرانيان گردشگر ديگري نمي‌بينيد.«
    او ادامه مي‌دهد: »متاسفانه مديريت منابع در صنعت گردشگري براي ما معنا و مفهوم اساسي پيدا نکرده است. ما نتوانستيم از اين فرصت‌ها به درستي استفاده کنيم.«
    به گزارش امانت به نقل از رويداد24،اين کارشناس حوزه گردشگري مي‌گويد: »تاکيد مي‌کنم که جاذبه آن منطقه تنها درياچه نيست. جاذبه‌هاي انسان‌ساختي پيرامون آنجا وجود دارد که به يک مقصد تبديل شود. ما هيچ اعتقادي به اين نداشتيم. از جاذبه موجود هم استفاده نکرديم، چه برسد به آنکه جاذبه انسان‌ساخت هم داشته باشيم و از آن بهره‌برداري کنيم.«

نظر خود را بنویسید ...

نظر سنجی